بازيگر آمريكايي بريتانيايي، سينما، تلويزيون و راديو است
بازي احساسي و منعطف او در نقشهاي مختلف نظر مثبت منتقدان را همواره به همراه داشتهاست.
زندگينامه
اندرو گارفيلد در لس آنجلس كاليفرنيا به دنيا آمد.
مادرش يك بريتانيايي و پدرش يك كاليفرنيايي بود.
وقتي آندرو سه ساله بود خانواده اش از كاليفرنيا به بريتانيا مهاجرت كردند.
او دوران كودكي و نوجواني خود را در انگلستان كنار خانواده يهودي خود گذراند.
خانواده اش قشر متوسط جامعه بريتانيا محسوب ميشدند.
پدر و مادرش اوايل فروشگاه دكوراسيون خانه راه انداختند
ولي بعدها پدرش سرمربي مدرسه شنا شد و مادرش هم هماكنون به عنوان مربي در دانشگاه پرستاري تدريس ميكند.
وقتي نوجوان بود تصميم داشت بازرگاني بخواند اما در شانزده سالگي متوجه استعداد بازيگريش شد
و تصميم گرفت اين حرفه را بهطور آكادميك بياموزد براي همين در چند مدرسه بازيگري درس خواند و با موفقيت فارغالتحصيل شد.
اولين كارهاي غير حرفهاي اش را از تئاتر شروع كرد
و در نمايش «بوگسي مالونه» نقش ايفا كرد او كارش را كمي جدي تر گرفت
و به عضويت گروه تئاتر خيابان «اپسوم» شهر «ساري» انگلستان درآمد و نقش آفرينيهايش با اين گروه او را بيشتر و بيشتر مورد توجه قرار داد و
توانست جايزه تئاتر «اخبار عصر منچستر» را براي بهترين بازيگر نوظهور دريافت كند.
او به تئاتر سلطنتي منچستر راه يافت و دوباره همان جايزه را در سال ۲۰۰۶ كسب كرد
و سال بعد نقش «رومئو» را در نمايش معروف «ويليام شكسپير» يعني «رومئو و ژوليت» بازي كرد.
همزمان با تئاتر وارد تلويزيون شد و مانند خيليها كار خود را از سريالها شروع كرد
و سال ۲۰۰۵ در سريال «ني شكر» كانال چهار بريتانيا بازي كرد
و در سال ۲۰۰۷ با بازي در سريال معروف كانال بيبيسي «دكتر هو» به شهرت رسيد.
در نوامبر سال ۲۰۰۷ در درام سياسي «شيرها براي برهها» نقش آفريني كرد
در اين فيلم او نقش دانشجوي معترض را بازي ميكرد. در اين فيلم با رابرت ردفورد همبازي بود
و در بيشتر طول فيلم اين دو در روبروي هم نشسته و با هم بحث ميكردند.
او با بازي در فيلم تلويزيوني «پسر» در سال ۲۰۰۸ جايزه بهترين بازيگر از آكادمي تلويزيون بريتانيا را از آن خود كرد؛
و در همان سال نقشي در فيلم پر ستارهٔ «دختر ديگر بولين» بدست آورد و ستاره اي نو به «جشنواره فيلم برلين» وارد شد.
گارفيلد روز به روز در تلويزيون پيشرفت ميكرد و در فيلمهاي تلويزيوني مهمتري حضور مييافت
و در نهايت در سال ۲۰۱۰ در فيلم سينمايي «هرگز رهايم مكن» توجههاي بيشتري جلب كرد
اما نقطه پرتاب او به پلههاي بالاتر فيلم «ديويد فينچر» يعني «شبكه اجتماعي» بود.
براي اين فيلم نامزد جايزههاي معتبري مانند گلدن گلاب و بفتا شد.
در ماه مارس سال ۲۰۱۲ در نمايش «مرگ مرد فروشنده» در كنار بزرگان تئاتر مانند «فيليپ سيمور هافمن» حضور يافت
و نامزد معتبرترين جايزهٔ مربوط به تئاتر يعني «جايزهٔ توني» شد؛
و رسماً نام خود را به عنوان يك بازيگر تئاتر با استعداد بر سر زبانها انداخت؛
و با نقش آفريني در ريبوت سري فيلمهاي مرد عنكبوتي با نام «مرد عنكبوتي شگفتانگيز» جاي پاي بيشتري در هاليوود باز كرد.